محکوم به گناه
مطالب رمانتیک وعاشقانه
چرا دردنیای من روز و شبم سیاهیه یکی به من حالی کنه خوشبختی از چه راهیه هرچی که صبر من کشید به روزگاراثر نکرد خدا که خواست قسمت کنه سهم من شد رنگ زرد چیزی نموند از عمر من شکل پاییزم و برگ حتم دارم خوشی را ببینم لحظه ی مرگ هرچی گشتم در خودم من کجایم نیستم اشفته ام از حال دل در بیقراری زیستم
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |